احتمالاً نام بیزینس کوچینگ یا کوچینگ کسب و کار به گوشتان خورده باشد. مدیریت یک کسب و کار از مرحله راهاندازی و پیادهسازی ایده تا اجرا و پیادهسازی طرحهای توسعه نیازمند صرف زمان و وقت فوقالعادهای است. اجرای چنین مراحلی برای کارآفرین ممکن است بسیار چالش برانگیز بوده و یا زمان زیادی را از وی بگیرد. در چنین شرایطی، بیزینس کوچها میتوانند به کارآفرینان در اجرای اهداف و پیادهسازی طرحهای مختلف کمک کنند.
بیزینس کوچینگ یک همکاری حرفهای است که به افراد و شرکتها کمک میکند تا به حداکثر توان خود برسند. بیزینس کوچها با ترکیبی از راهنمایی، پشتیبانی و مسئولیتپذیری، با کارآفرینان همکاری میکنند تا اهداف خود را شناسایی کنند، به آنها دست یابند، عملکرد خود را بهبود بخشند و موانع را برطرف کنند.
بیزینس کوچینگ به شکلی سفارشی و شخصی، به کارآفرینان و مالکان کسبوکار کمک میکند تا اهداف خود را تعریف کنند، دیدگاههای خود را برای کسبوکارشان ارتقا بخشند و استراتژیهایی را برای توسعه آن پیادهسازی کنند. در این مقاله جامع، میخواهیم شما را با بیزینس کوچینگ آشنا کنیم و شما را با وظایف، مسئولیتها و نحوه تبدیل شدن به یک بیزینس کوچ موفق آشنا کنیم.
بیزینس کوچینگ چیست؟
در ابتدا بهتر است تا شما را با تعریف مفهوم کوچینگ و بیزینس کوچینگ آشنا کنیم. تعریف کلی کوچینگ بنا به تعریفی که توسط فدراسیون بینالمللی کوچینگ عنوان شده بدین صورت است که آن را بهعنوان یک مشارکت تعریف میکند که بر طبق آن فرد مراجعه کننده بر مبنای یک فرایند مبتنی بر خلاقیت ترغیب میشود تا بیشترین استفاده را از استعدادهای شخصی و کاری خود ببرد.
با وجود اینکه کوچینگ میتواند حوزههای مختلفی را شامل شود و به افراد در حوزههای کاری مختلفی راهنمایی دهد، اکثر افراد با حوزه بیزینس کوچینگ آشنایی دارند. در طول حدود ۳۰ سالی که از ارائه مفهوم کوچینگ میگذرد، همه روزه افراد بیشتری با این حوزه آشنا میشوند و ممکن است به ارائه دهنده و یا دریافت کننده این خدمات تبدیل شوند.
نظر برایان تریسی درباره مفهوم بیزینس کوچینگ این است که بیزینس کوچ به نوعی یک کارآفرین برتر است. او با توجه به استعدادهایی که در حوزه مربیگری و آموزش داشته است، تصمیم گرفته تا به سایر کسب و کارها در رسیدن به اهداف تجاریشان کمک کند. با وجود اینکه دریافت خدمات کوچینگ کسب و کار برای هر شرکتی ممکن است کاملاً منحصر به فرد باشد، تمامی آنها قطعاً یک هدف برتر را دنبال میکنند، آن هم رشد و توسعه کسب و کار شما خواهد بود. یک مربی کسب و کار قاعدتاً باید بتواند به کسب و کار شما کمک کند تا در برابر انواع در حال تغییر دنیای کسب و کار تاب آوری داشته باشد و به نحو موثری مسیر رشد خود را در پیش بگیرد.
وظایف بیزینس کوچ شامل چه مواردی است؟
یک بیزینس کوچ باید کارهای مختلفی را برای دریافت کننده خدمات خود انجام دهد. در ادامه به شرح وظایف یک بیزینس کوچ پرداخته شده است:
ترسیم چشماندازها و ارزشهای تجاری شرکت:
یکی از مهمترین کارهایی که یک بیزینس کوچ باید برای هر کسبوکاری ارائه دهد، ترسیم چشماندازها و کشف ارزشهای شرکت است. بهعنوان یک صاحب کسب و کار بایستی بدانیم که شرکت و محصولاتی که ارائه میدهیم، چه تمایزی را با رقبایمان دارند، یا اینکه با ارائه محصولات خود چه خدمت متمایزی را به مشتریان ارائه میدهیم. درک چنین مواردی، اهمیت بسیار زیادی را در کشف هویت برند خواهد داشت.
با دریافت خدمات بیزینس کوچینگ، یک شرکت میتواند به شناسایی چنین ارزشهایی که به مشتریان خود ارائه میدهد، بپردازد. همچنین به بررسی نقاط ضعف و قوت شرکت پرداخت. همچنین به کمک مشاورههای یک بیزینس کوچ موفق میتوان فهمید که رقبا در چه نقاطی برتری دارند و دقیقاً چه خدماتی را ارائه نمیدهند. با فهم این موارد میتوان درک بهتری از جایگاه کسب و کار در بین رقبا و بازار داشت و چشماندازهای شرکت را با دقت بیشتر و به نحو مؤثرتری ترسیم نمود.
ارائه اطلاعات جدید در حوزه فعالیت شرکت:
کار دیگری که یک متخصص بیزینس کوچینگ میتواند برای یک کسب و کار انجام دهد، ارائه اطلاعات مفید درباره توسعه شرکت و وضعیت بازار در حال فعالیت خواهد بود. یک بیزینس کوچ حرفهای وظیفه دارد تا به طور مؤثر مطالعاتی را در حوزه توسعه کسب و کار داشته باشد. بیزینس کوچ باید بتواند تحقیقات خود را به صاحبان کسب و کار ارائه دهد تا بتوانند از این علم جدید به نحو بهتری در توسعه کسب و کار خود استفاده کنند.
ممکن است بسیاری تصور داشته باشند که یک مدیر با تجربه و با سابقه قادر است تا در هر شرایطی کسب و کار خود را مدیریت نموده و آن را در برابر چالشها و بحرانهای مختلف در طول زمان هدایت کند. با این حال، شاید در شرایطی همین مدیر با تجربه نتواند کسب و کار خود را در برابر شرایط جدید مدیریت کند و نیاز به علم روز داشته باشد.
تحقیق و مطالعه برای یک مدیر با وظایف سنگین شرکت و احتمالاً سن بالا، کاری بسیار دشوارتر از حد انتظار خواهد بود. در چنین شرایطی، بهرهگیری از خدمات بیزینس کوچینگ به چنین مدیرانی کمک میکند تا با سرعت و کیفیت بیشتری به توسعه فرایندهای تجاری کسب و کار خود در دنیای دائماً در حال تغییر بپردازند.
ترسیم مسیر توسعه سازمان تجاری:
یکی دیگر از وظایفی که توسط یک متخصص بیزینس کوچینگ به شرکتهای دریافت کننده این خدمات ارائه میشود، ترسیم مسیر رشد کسب و کار آنها خواهد بود. بسیاری این کار را یکی از مهمترین وظایف بیزینس کوچ تعیین کردهاند و از این افراد میخواهند که جایگاه فعلی شرکت را ترسیم کرده و مسیر آینده را برای آنها روشن سازد.
اگر بخواهیم کمی عمقی به این قضیه بنگریم، باید بگوییم که بیزینس کوچ بهعنوان فردی خواهد بود که از بیرون به شما نظاره میکند و ممکن است در ابتدا هیچ گونه قضاوت ذهنی و یا پیشفرضهایی نسبت به مدل کسب و کار شما نداشته باشد. با این حال، چنین فردی ممکن است نظرات و راهکارهایی را برای شرکت ارائه دهد که ممکن است از دید فردی که در داخل سازمان قرار دارد، پنهان باشد.
ارائه راهکارهایی برای مدیریت مؤثرتر شرکت:
از دیگر وظایف و اهدافی که با ارائه خدمات بیزینس کوچینگ به دنبال آن خواهیم بود، ارائه راهکارهایی برای مدیریت بهتر در شرایط مختلف خواهد بود. برای اینکه مدیر بتواند به یک رهبر قدرتمند و هوشمند برای شرکت خود تبدیل شود، ممکن است نیاز باشد تا برخی مهارتها را در خود تقویت کند. مدیریت ریسک و بررسی ایدههای خلاقانه نمونههایی از این مهارتها هستند. یک بیزینس کوچ به شما میتواند کمک کند تا نهتنها این روحیات را در خود تقویت کنید، بلکه بتوانید آنها را به نوعی به یک فرهنگ سازمانی در کسب و کار خود تبدیل کنید. برای چنین هدفی، ممکن است نیاز باشد تا مدیر به همراه تمامی افراد ذیربط چنین مهارتهایی را در خود تقویت کنند.
مراحل بیزینس کوچینگ:
فرایند حرفهای بیزینس کوچینگ بر مبنای اصول خاصی پایه گذاری شده است و مراحلی را در طول این فرایند دنبال میکند. در ادامه مراحل بیزینس کوچینگ به طور کامل مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتهاند:
تشخیص نیازها و اهداف: اولین مرحله در بیزینس کوچینگ تشخیص اهداف و نیازهای یک شرکت خواهد بود. در این مرحله بیزینس کوچ با افراد سازمان گفتگو میکند و نیازها، اهداف و مواردی را که قصد بهبود آنها در شرکت دارند، مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد. قابلیت کلیدی یک بیزینس کوچ در این مرحله، یک شنونده فعال بودن است. او باید بتواند به راحتی با صاحبان کسب و کار به گفتگو بپردازد و نیازها و چالشهای آنها را بی کم و کاست بشنود.
برنامهریزی و تدوین استراتژی: پس از تعیین نیازها و اهداف شرکت، نوبت به برنامهریزی و تدوین یک استراتژی برای توسعه کسب و کار میرسد. بیزینس کوچ در این مرحله به فرد کمک میکند تا برنامهریزی مناسبی را برای دستیابی به اهداف خود داشته باشد. اهداف در این مرحله اولویت بندی میشوند و استراتژیهایی برای رسیدن به آنها تدوین میشوند. توانایی برنامهریزی یک بیزینس کوچ در این مرحله بسیار کمک کننده خواهد بود. با این حال باید این نکته در نظر گرفته شود که این برنامهریزی باید بر مبنای ظرفیتهای شرکت باشد.
توسعه مهارتها و تغییر رفتار: ممکن است در هر کسب و کاری برخی رفتارها و عادات غلط وجود داشته باشند که بهعنوان آفت کسب و کار شناسایی میشوند. فرایندهایی ممکن است وجود داشته باشند که کل مسیر تولید تا عرضه نهایی محصول و تحویل آن به مشتری را زمانبر و یا پرهزینه سازند. با کمک بیزینس کوچینگ این امکان به وجود میآید که مهارتهای لازم برای دستیابی به اهداف توسعه پیدا کنند. همچنین آن دسته از رفتارها و عملکردهای سازمانی که بهعنوان مانع رشد قلمداد شدهاند، شناسایی میشوند و اقداماتی در جهت جایگزینی آنها با روشهای بهتر صورت خواهد پذیرفت.
پیگیری و اندازهگیری پیشرفت: پس از اینکه استراتژیهای اولیه به مرحله عمل برسند و نتایجی را به دنبال داشته باشند، نوبت به پیگیری و اندازهگیری میزان پیشرفت خواهد رسید. در چنین مرحلهای بیزینس کوچ باید میزان پیشرفت کسب و کار را مورد ارزیابی قرار دهد و با بررسی آنها مطمئن شود که روند توسعه سازمان بر مبنای اهداف از پیش تعیین شده بودهاند یا خیر. در صورتی که روال پیشرفت و توسعه کسب و کار اندکی کندتر از حد انتظار و یا تعیین شده باشد، نوبت به پیاده سازی اقدامات اصلاحی خواهد رسید.
مزایای بیزینس کوچینگ:
استفاده از خدمات کارشناسی بیزینس کوچینگ میتواند مزایای مختلفی را برای کسب و کار تجاری به همراه داشته باشد. از جمله این مزایا میتوان به موارد مختلفی اشاره کرد که در ادامه به برخی از آنها پرداختهایم:
افزایش بهرهوری سازمانی: یکی از مهمترین مزایای بیزینس کوچینگ را باید در افزایش بهرهوری شرکت تجاری دانست. یک مربی کسب و کار با ارائه راهنماییهای مفید و مؤثر، بهبود مدیریت زمان و تقویت کارایی فعالیتهای سازمانی، بهرهوری را افزایش میدهد. کوچها به افراد کمک میکنند تا نقاط قوت سازمان را شناسایی کنند، چالشها را برطرف کنند و عملکرد شرکت را بهینه کنند و در نتیجه فرایندها و نتایج بهتری را به همراه داشته باشند. کوچینگ کسبوکار چه در بهبود مهارتهای رهبری باشد و چه بهینهسازی همکاری تیمی مؤثر خواهد بود. همچنین به شرکت کمک میکند تا با تلاش متمرکز به دستاوردهای بیشتری برسند.
ارتقای کیفیت خدمات به مشتریان: از دیگر مزایای بهرهگیری از خدمات بیزینس کوچینگ میتوان به ارتقای کیفیت خدمات به مشتریان اشاره کرد. یک بیزینس کوچ با آموزش مهارتهای ضروری به کارکنان، کیفیت خدمات به مشتریان را ارتقا میبخشد و با این کار وفاداری مشتریان به برند، رضایت آنها از خرید محصولات و احتمال خرید مجدد و پیشنهاد خدمات و محصولات شرکت به دیگران توسط مشتریان فعلی شرکت را افزایش میدهد.
کاهش هزینهها: کوچینگ کسب و کار با شناسایی ناکارآمدیها، سادهسازی فرایندها و بهینهسازی تخصیص منابع به کاهش هزینهها کمک میکند. بیزینس کوچها از نزدیک با رهبران و تیمها برای تجزیه و تحلیل هزینهها، حذف هزینههای اضافه و بهبود مدیریت مالی همکاری میکنند. مدیریت مالی و کاهش هزینهها میتواند در بخشهای مختلفی صورت بگیرد. از بهبود تدارکات زنجیره تأمین گرفته تا مذاکره مجدد در مورد قراردادهای شرکت که باید با توجه به وضعیت اقتصادی در حال تغییر بهروزرسانی شوند. بیزینس کوچینگ مؤثر در این حوزه در نهایت باید یک هدف را دنبال کند. آن هم صرفهجویی در هزینههای جاری و پایدار شرکت خواهد بود.
افزایش سودآوری شرکت: یکی دیگر از مزایای بهرهگیری از خدمات بیزینس کوچینگ برای یک سازمان تجاری را باید در ارائه راهکارهای مؤثر برای افزایش سودآوری شرکت دانست. بیزینس کوچها باید به طور مستقیم با هدایت مدیران و پرسنل شرکت بتوانند آنها را به سمت تصمیمات استراتژیک که بر سودآوری بیشتر تأثیر میگذارند، سوق دهند. در این راستا شاید سودآوری بیشتر تنها از طریق افزایش قیمت محصول نهایی نباشد، بهجای آن ممکن است که افزایش سودآوری از طریق کاهش هزینههای جاری شرکت صورت بگیرد.
یکپارچهسازی سازمان تجاری: یکی دیگر از مزایایی که با برخورداری از خدمات بیزینس کوچینگ باید به دنبال آن باشید، بحث یکپارچهسازی سازمان تجاری شما خواهد بود. بیزینس کوچها در سازمان تجاری طرف قرارداد خود باید مسیر را برای افزایش همکاری و ارتباطات درونسازمانی افزایش دهند. این کار میتواند ارتباطات و اعتماد را در بین اعضای تیم تقویت کند. بیزینس کوچها برای تقویت روابط بینفردی در سازمان ممکن است که از روشهای مختلفی استفاده کنند. از جمله این روشها میتوان به برگزاری کارگاههای مختلف و جلسات همفکری در بین سطوح مختلف سازمان اشاره کرد.
حل تعارضات درون سازمانی: بیزینس کوچینگ افراد را با مهارتهای حل تعارض مؤثر آماده میکند. بیزینس کوچها متخصصان را در مدیریت اختلافات، تقویت ارتباطات و یافتن راهحلهای برد – برد راهنمایی میکنند. با رسیدگی سریع و سازنده به تعارضات، تیمها بهرهوری، روحیه و روابط کاری مثبت را حفظ میکنند.
تقویت ارتباط با مشتری: بیزینس کوچینگ مؤثر بر بهبود روابط با مشتری از طریق تقویت مهارتهای بینفردی تمرکز دارد. بیزینس کوچها پرسنل را در تقویت تکنیکهای گوش دادن فعال، همدلی و ایجاد ارتباطات موثر راهنمایی میکنند.
افزایش اعتمادبهنفس سازمانی: بیزینس کوچینگ با افزایش اعتمادبهنفس افراد را توانمند میکند. بیزینس کوچها بازخورد شخصی، توسعه مهارت و تغییر ذهنیت را ارائه میدهند. همانطور که حرفهایها وضوح پیدا میکنند، بر خود شک و تردید غلبه میکنند و نقاط قوت خود را در آغوش میگیرند، در نقشهای خود قاطعتر، انعطافپذیرتر و مؤثرتر میشوند.
سرمایهگذاری بلند مدت: بیزینس کوچینگ یک سرمایهگذاری استراتژیک با تأثیر پایدار است. بیزینس کوچها رهبران را در توسعه مهارتها، پرورش نوآوری و همسویی با اهداف سازمانی راهنمایی میکنند. همانطور که متخصصان رشد میکنند، مشارکت آنها در طول زمان ترکیب میشود و منجر به موفقیت و انعطافپذیری پایدار میشود.
تفاوتهای بیزینس کوچینگ، منتورینگ و مشاوره:
احتمالاً برای شما جالب توجه باشد که بدانید چه تفاوتی بین کوچینگ، مشاوره و منتورینگ وجود دارد. در این بخش میخواهیم به بررسی هر کدام از آنها بپردازیم و تفاوتهای آنها را با یکدیگر به شما معرفی کنیم.
- کوچینگ (Coaching): کوچینگ یک فرایند مشارکتی است که بین یک فرد یا یک گروه با یک کوچ (Coach) انجام میشود. هدف از کوچینگ، توانمندسازی شرکتکنندگان است تا خلاقانه بیندیشند و پتانسیل شخصی و حرفهای خود را به حداکثر برسانند. کوچینگ غیر رهنمودی است، به این معنا که کوچ به فرد تحت آموزش اجازه میدهد تا بیشتر صحبت کند و خودش را کشف کند.
- منتورینگ (Mentoring): منتورینگ فرایندی است که در آن یک همکار با تجربه (Mentor) به فردی با تجربۀ کمتر (Mentee) مشاوره داده و از وی پشتیبانی میکند. منتورها نیازی به داشتن مدارک حرفهای ندارند؛ توصیههای آنها بر اساس تجربۀ شخصی است. رابطه منتورینگ بیشتر بر مبنای انتقال تجربه منتور است و لذا منتور بیشتر صحبت میکند تا بشنود.
- مشاوره (Consulting): مشاوره به دنبال شناسایی عواملی است که باعث اختلالات و مشکلات فعلی شدهاند. مشاوره بیشتر در زمینههای تخصصی انجام میشود و مشاورها دارای مدارک حرفهای هستند. مشاوره بیشتر روی حال و آینده تمرکز دارد.
در کل، کوچینگ و منتورینگ برای توسعه فردی و حرفهای افراد مؤثر هستند، اما با رویکردهای متفاوت. مشاوره نیز در حل مشکلات تخصصی و تجاری مفید است.
مهارتها و قابلیتهای مهم یک بیزینس کوچ موفق:
برای تبدیل شدن به یک کوچ موفق در دنیای کسب و کار، به برخی از مهارتها و قابلیتهای مهم نیاز خواهیم داشت. در این بخش به معرفی بهترین مهارتها برای تبدیل شدن به یک بیزینس کوچ موفق پرداخته شده است.
مهارتهای ارتباطی:
یکی از مهمترین مهارتهای مورد نیاز برای ورود به دنیای بیزینس کوچینگ را بدون شک باید مهارت ارتباطی دانست. توانایی برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان و همکاران یکی از مهمترین مهارتهایی خواهد بود که در بیزینس کوچینگ به آنها نیاز خواهیم داشت. این مهارتهای ارتباطی جنبههای مختلفی را نیز شامل خواهند شد. از مهارتهای گفتگو گرفته تا قدرت سخنوری و توانایی در شنونده فعال بودن، هر کدام از این مهارتها برای یک بیزینس کوچ مورد نیاز خواهند بود. از این رو آن دسته از افرادی که تمایل دارند تا به یک کوچ موفق برای کسب و کارها تبدیل شوند، بهتر است تا ابتدا به توسعه و تقویت این مهارتهای ارتباطی در خود بپردازند.
مهارتهای رهبری:
مهارتهای رهبری از دیگر مهارتهای مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک بیزینس کوچ موفق خواهند بود. چنین مهارتهایی برای مدیریت تیمها و انجام پروژهها بسیار ضروری خواهند بود. با وجود اینکه بهعنوان یک بیزینس کوچ بخشی از مجموعه هیئت مدیره یک شرکت خاص نخواهیم بود، بهجای آن بهعنوان یک مدیر عملیاتی برای شرکت مذکور به اجرای وظایف میپردازیم که وظیفه مدیریت تیمها و انجام پروژههای مختلف را خواهد داشت. داشتن چنین مهارتهایی بسیار ضروری خواهند بود و این کار میتواند شامل توانایی تشویق، هدایت و توسعه دیگران برای پیشبرد اهداف شرکت باشد.
مهارتهای بازاریابی و فروش:
یکی دیگر از مهمترین قابلیتها و مهارتهایی که باید در یک متخصص بیزینس کوچینگ حرفهای وجود داشته باشد، مربوط به مهارتهای بازاریابی و فروش است. یک بیزینس کوچ که با هدف توسعه فروش و افزایش سودآوری با شرکتی به همکاری میپردازد، بایستی مهارتهای بازاریابی و فروش را داشته باشد. در عین حال، بهخوبی بتواند این مهارتها را به سازمان تجاری طرف قرارداد خود نیز منتقل کند. همچنین بایستی بتواند این مهارتهای بازاریابی را در مرحله عمل پیاده سازی کند و نتایج مورد انتظارش را تا حد امکان دریافت کند.
مهارتهای برنامهریزی و مدیریت مالی:
از دیگر مهارتهای مورد نیاز برای ورود به دنیای بیزینس کوچینگ میتوان به مهارتهای برنامهریزی و مدیریت مالی اشاره کرد. یک بیزینس کوچ باید بتواند به طور مؤثر به مدیریت امور مالی شرکت طرف قراردادش بپردازد. این کار میتواند شامل مدیریت مالی، بودجهبندی و تحلیل دادههای مالی باشد. به کمک این مهارتها این امکان وجود خواهد داشت تا تعیین شود که شرکت در چه بخشهایی هزینه میپردازد و چگونه میتوان بخشی از هزینههای اضافی را کاهش داد. طرف مقابل میزان درآمد و سود خالص شرکت چقدر است و چگونه میتوان در کنار افزایش درآمدها، سود خالص از درآمد را نیز به میزان قابل توجهی افزایش داد.
مهارتهای تحقیق و توسعه:
از دیگر مهارتهای برای ورود به دنیای بیزینس کوچینگ میتوان به مهارتهای تحقیق و توسعه اشاره کرد. یک بیزینس کوچ موفق باید بتواند در دو حوزه مختلف به تحقیقات بپردازد. گام اول، تحقیقات آکادمیک خواهد بود که به کمک آن بتواند از دانش روز دنیای کسب و کار جهانی و همچنین به علم روانشناسی کسب و کار دست پیدا کند. حوزه دوم، تجزیه و تحلیل بازار خواهد بود. یک بیزینس کوچ باید بتواند به طور مداوم به پایش فضای کسب و کار شرکت بپردازد و استراتژیهای خود را با تشخیص فرصتها و چالشهای موجود در مسیر تنظیم کند. با داشتن چنین مهارتهایی، امکان ارائه مشاوره و راهنمایی به کسب و کار مورد نظر به نحو بهتری فراهم خواهد شد.
مهارتهای فنی:
امروزه در دنیای تکنولوژی بخش قابل توجهی از فرایندها به صورت اتوماسیون و الکترونیک پیش گرفته میشوند. برای تبدیل شدن به یک کارشناس بیزینس کوچینگ موفق بایستی به مهارتهای فنی لازم برای استفاده و بهرهگیری از چنین سیستمهایی در دنیای کسب و کار دست پیدا کنیم.
مهارتهای مدیریت زمان و تنظیم اولویتها:
یک بیزینس کوچ موفق بایستی توانایی بالایی در مدیریت زمان و تنظیم اولویتها نیز داشته باشد. مسیر رشد و توسعه کسب و کار میتواند بسیار پیچیده باشد و با اولویتهای مختلفی همراه باشد. بهعنوان یک بیزینس کوچ که وظیفه ارائه مشاوره برای توسعه کسب و کار داریم، بایستی تمرکز بالایی بر روی مدیریت زمان داشته باشیم. همچنین اولویت بندی بر روی کارها و فرایندهای مختلف نیز بسیار ضروری خواهد بود که بهعنوان یک متخصص بیزینس کوچینگ حرفهای باید به تعیین این اولویتها و هدایت شرکت در جهت رسیدن به آنها داشته باشیم.
2 دیدگاه. Leave new
این مطلب حرف نداشت
بسیار سپاس از شما