در شمال غربی کشور مجارستان ، روستای زیبا و خوش آب و هوایی به نام کاکس وجود دارد که این روستا در حدود قرن پانزدهم میلادی به دلیل نوآوری هایی که در زمان خودش داشت مشهور شده بود .
امرار معاش روستاییان کاکس از حمل کالا بین وین و بوداپِس به وسیله ی چرخ های دست سازشان بود . تا اینکه یکی از اهالی این روستا ، چرخ هایی را طراحی کرد که نسبت به سایر چرخ ها و کالسکه های آن زمان بزرگتر ، شیک تر و راحت تر بود که بعد ها این کالسکه ها با نام کالسکه های (kocs) شناخته شد .
کالسکه های kocs، توجه بسیاری از ثروتمندان را به خود جلب کرده بود . به طوری که سایر کشور های اروپایی نیز خواهان این کالسکه بودند و هر ساله تعداد زیادی از این کالسکه ها به کشورهای دیگر صادر می شد .
در قرن شانزدهم میلادی کالسکه جزو وسایل نقلیه های مرسوم بود و در سراسر اروپا مورد استفاده قرار میگرفت. این واژه بعدها به کُوچ ( COACH) در زبان انگلیسی تغییر شکل داد و در نهایت کوچ به کالسکهای اطلاق میشد که مسافری را بطور خصوصی با پرداخت مبلغی، از مبدأیی مشخص به مقصدی مشخص انتقال میداد.
کوچینگ هم مانند کالسکه ،ابزاری برای رفتن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب با سرعت بالا تر می باشد.
کوچینگ از کجا آمده است؟
واژه ی کوچینگ به صورت رسمی تا پیش از دهه 1980میلادی تنها در محیط های ورزشی بکار می رفته است.
در دهه 1970 نویسندهی آمریکایی به نام تیموتی گَلوِی (Timothy Gallwey)، مجموعه کتابهایی با عنوان “درونی”(Inner) منتشر کرد. او در این کتابها، مجموعهای از ایدههای جدید در ارتباط با مربیگری (Coaching) و دستیابی به موفقیت همه جانبه در رشتههای مختلف( مانند:تنیس، اسکی و موسیقی) که نیاز به نظم، انضباط و قدرت درونی داشتنند را ارائه کرده بود.
گَلوِی به عنوان مربی تنیس متوجه شد که تنیسورهای جوان با تمرکز بیشتر بر روی بازی و ضربات خودشان میتوانند پیشرفتی سریع و مداوم داشته باشند.
در سال1985 آقای الکساندر، بر اساس آموزه های تیموتی گلوی و کتاب بازی درونی تنیس ، مدل گرو(grow) که یکی از معروف ترین و پرکاربردترین مدل های کوچینگ می باشد را مطرح می کند و مورد استفاده قرار می دهد.
به مرور و با گذشت زمان، سازمانها و شرکتهای بزرگ جهان مانند اپل و آیبیام، به ارزش کوچینگ به عنوان روشی مناسب برای تغییر رفتار سازمان و نیروها برای رسیدن به مقصد دلخواهشان پی بردند.
وضعیت کوچینگ در ایران
کوچینگ از زمان های قدیم در ایران وجود داشته و افراد در کنار یک شخص آگاه ، دانا و دارای معلومات، علم کسب می کردند. از موارد دیگر که در زندگی روزمره جاری هستند ، می توان از مادر و فرزند، استاد و شاگرد یا دانشجو و… نام برد . اما در خصوص مربیگری در کسب و کار یا همان بیزینس کوچینگ در ایران، باید گفت که هنوز ، نیاز به فرهنگ سازی دارد.
امروزه در ایران کوچینگ یک پدیدهی ناشناخته نیست اما به دلیل سابقهی کمتر آن در ایران و همچنین از آنجا که یک کوچ تنها باید متخصص کوچینگ باشد، سوءبرداشتهایی در ارتباط با آن صورت میگیرد. یک کوچ نیازی ندارد در همه زمینهها تخصص کسب کند و تنها باید متخصص کوچینگ باشد . این ویژگی کوچینگ ، راه مربیها را به تمام کسب و کارها باز میکند . به دلیل همین انعطافپذیری فوقالعاده کوچینگ، در کشور ما بسیاری از افراد ، با اندکی اطلاعات و مهارت میتوانند نقش یک کوچ را تمام و کمال ایفا کنند . از حضور کوچینگ در ایران دیری نمیگذرد و مدیران و رهبران باید با دقت و درایت، اقدام به انتخاب کوچ مناسب نمایند تا به موفقیت در کسب و کار دست یابند.
فلسفه کوچینگ ( مربیگری)
همه ما توانمند، خلاق و دارای یکسری ویژگی های منحصربفرد هستیم و علاقه مندیم که در زندگی شخصی و کسب و کار خود رشد کنیم و به موفقیت و در نتیجه آرامش و خوشبختی برسیم ، حالا اگر یک مربی (کوچ) در مسیر رشد و موفقیت به ما کمک کند و کنار ما باشد چی می شود ؟ بی شک خیلی راحت تر و سریع تر رشد می کنیم و به هدف خود نزدیک می شویم ؛ این همان فلسفه کوچینگ است. به طور کل در کوچینگ یا مربیگری، تمرکز بر روی خود فرد است تا بتواند روحیه، انگیزه و بهره وری خود را افزایش دهد.
آخرین نظرات