احتمالا این روزها خیلی زیاد کلمه کوچینگ (COACHING) به گوشتان می خورد اما دقیقا نمیدانید که معنی کوچینگ چیست و چه کاربردی دارد.اگر واژه کوچ ( COACH ) یا کوچینگ (COACHING) را در واژهنامههای فارسی جستجو کنید مسلما به نتیجه دلخواهتان دست پیدا نخواهید کرد اما اگر انگلیسی این واژه یعنی COACH یا COACHING را جستجو کنید به صفحاتی برخواهید خورد که داستانهایی زیبایی را برایتان توضیح میهند.
کوچینگ چیست؟
کوچ در زبان اینگلیسی به معنی “مربی” است. البته کلمه کوتاه کوچ، داستان بلندی در خود دارد که اگر بخواهم به طور خلاصه این داستان را شرح دهم باید بگویم کلمه کوچ از روستایی در شمال غربی مجارستان با نام کاکس (KOCS) شروع میشود، روستایی که بهخاطر یک نوآوری مشهور شد و این اختراع در زمان خود دنیا را تغییر داد.
روستای کاکس در قرن پانزدهم میلادی از طریق ساختن چرخ و حمل کالا بین وین و بوداپست معاش خود را میگذراند.در همین احوال یک سازنده درشکه که نام و نشانی از آن در دست نیست، کالسکههایی را طراحی و ایجاد کرد که نسبت به سایر کالسکههای آن زمان هم بزرگتر و هم راحتتر بودند.
این کالسکهها با نام کالسکههای کاکس شناخته شدند و این کلمه بعدها به کوچ در زبان انگلیسی تغییر شکل داد.قرن شانزدهم میلادی دیگر این کالسکهها کاملا مشهور بودند و در سراسر اروپا از آنها استفاده میشد. این کلمه در آلمانی با کلمه Kutsche، در فرانسه با کلمه Coche و در انگلیسی با نام Coach به کار رفت.
اکنون همه کلمات مشابهی که در زبان انگلیسی برای موتورها یا سایر وسایل نقلیه استفاده میشود، ریشه در این کلمه دارد.
دانشجویان و دانشآموزان در دهه سوم قرن هجدهم میلادی از کلمه کوچ برای معلمان سرخانه استفاده میکردند، کوچهایی که آنها را برای امتحانها آماده میساختند.
این اصطلاح از آن جهت رایج شد که معلمان سرخانه، دانشآموزان و دانشجویان را با سرعت و سهولت بیشتری به سوی موفق شدن در امتحانات پیش میبردند.
استفاده از کوچها یا مربیان ورزشی در دهه هشتم قرن هجدهم باب شد.
شاید امروزه برای ما کوچها یا مربیان ورزشی افرادی باشندکه بیش از آن که یادآور راحتی رسیدن به مقصد باشند، دائما دستورات و اصلاحات را فریاد میزنند اما در آن زمان آنها نیز مقدمات پیروزی ورزشکاران را فراهم میآوردند.
تاریخ افرادی که امروزه کوچ خوانده میشوند، شاید به لحاظ تاریخی به جوامع اولیه بازگردد اما کوچینگ در دوران مدرن ابتدا بیشتر در حوزه هنر و ورزش کاربرد داشت و بهتدریج به حوزههای دیگر تسری پیدا کرد و افرادی که در حوزههای مدیریت یا مالی و موفقیت بودند از آن بهره بردند کوچها به افرادی کمک میکردند که به لحاظ احساسی و روانی کاملا سالم بودند اما به کسی احتیاج داشتند که با کمک او به زندگیشان سروسامان بیشتری بدهند و به اهدافشان دست یابند.
این استفادهها بهتدریج به حرفهای شکل داد که ما از آن به کوچینگ یاد میکنیم. برای دانستن معنی کوچینگ بهتراست ابتدا بدانیم کوچها چه کاری انجام میدهند.
یک کوچ چه کاری انجام میدهد ؟
کوچینگ یک گفتگوی آگاهانه و روبهجلو برای توانمند کردن یک فرد یا گروه برای زیستن در بهترین حالت خود و رسیدن به نتایج فوقالعاده در زندگی، حرفه، کسبوکار یا سازمان است.این کار کمکی است برای پر کردن فاصله میان اکنون و جایی که مراجعهکننده و کوچ میخواهند در آن قرار بگیرد. کوچها درواقع با مراجعهکننده خود شریک میشوند تا به آنها برای طراحی و رسیدن به آنچه تمایل دارند دست پیدا کنند کمک کنند.از فواید کوچینگ میتوان به ایجاد وضوح و شفافیت در سوق دادن مراجع بهسوی اقدام و تسریع فرآیند پیشرفت اشاره کرد و برای او آگاهی و تمرکز به ارمغان میآورد.
کوچها مطابق فدراسیون بینالمللی کوچینگ، افرادی هستند که مراجع خود را بهترین متخصص در زندگی و کار خود میدانند و بر این باورند که هر مراجعهکنندهای میتواند نوآور و کاردان زندگی خودش باشد .با این تفاسیر باید بدانیم که کوچها نه معلم هستند، نه روان شناس و نه مشاور، آنها در حقیقت تسهیل گرانی هستند که به شما کمک میکنند به آگاهی برسید و مسائلی را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید.
کوچها هرگز شما را نصیحت نمیکنند و به شما راهکار ارائه نمیدهند، بلکه آنها با استفاده از ابزارهایی کارآمد در حرفه خود (مانند گوش دادن فعال، پرسیدن سوالات موثر و قدرتمند و بازخورد)، به شما کمک میکنند تا نقشه راه را برای پیشبرد اهدافتان تعیین کنید یا پازلهای درونی که موجب بروز مسائلی در زندگی شما شدهاند را کنار هم ببینید و به نتیجه برسید.
کوچها در حقیقت به افراد کمک میکنند که خودشان با رسیدن به آگاهی و پاسخها، میان آن کسی که هستند و آن کسی که میخواهند باشند پلی ایجاد کنند.کوچها به افراد کمک میکنند تا افکار و پیچیدگیهای ذهن خود را خودشان سر و سامان دهند، ساده کنند و به شفافیت برسند. امیدواریم از خواندن مقاله کوچینگ چیست، درک صحیحی از معنی کوچینگ پیدا کرده باشید .
معنی کوچینگ – کوچینگ چیست ؟با دقت به توضیحات زیر توجه کنید :
1- خیلی وقتها بهترین پاسخها نزد خود شما است . در اینصورت بهترین راه این است که خود شما به کمک یک کوچ به آن پاسخها دست یابید در پروسه کوچینگ شما تا جایی پیش میروید که خودتان به پاسخ میرسید .
بعضی اوقات شما به راهکار تخصصی نیاز ندارید بلکه خودتان صرفا با کمک گرفتن از یک فرد حرفهای جهت سامان دادن به افکار خود میتوانید به بهترین راهکارها برسید.
2 – خیلی وقتها لازم است که برای برخی از موضوعات خود، برنامهای متناسب با شخصیت و روحیات خود طراحی کنید و نه اینکه شخصی دیگر برای شما برنامهریزی کند و شما مجبور به عمل به آن باشید.
در کوچینگ این خود شما هستید که با کمک و همراهی کوچ، بهترین برنامه را برای خود تنظیم مینمایید، برنامهای متناسب با شخصیت و روحیات خودتان.
خیلی وقتها شما پاسخها و برنامهها را میدانید اما نیاز به پشتیبانی و حمایت فردی دارید که با پیگیری، به شما کمک کند تا کارها را انجام دهید.
این فرد میتواند یک کوچ باشد که شما را آزاد میگذارد و تنها با پیگیری برنامه خود شما، محرکی جهت انجام کارها است.
3 – خیلی وقتها نیاز شما این است که افکار آشفته خود را نظم دهید تا بتوانید با شفافیت بیشتری فکر کنید، در این صورت یک کوچ مناسب ترین شخصی است که میتواند به شما کمک موثری را ارائه دهد.
وظایف یک کوچ چیست ؟
یک کوچ در عمل کارهای زیر را انجام میدهد:
- بر دستور کار مراجعهکننده متمرکز است. مراجعهکننده است که تصمیم میگیرد که هدف یا مشکل خودش چیست و میخواهد بر چه چیزی تمرکز کند، نه یک کوچ.
- از سوالات قدرتمند برای یادگیری مراجعهکننده استفاده میکند. کوچ آموزش نمیدهد یا توصیه نمیدهد اما سوال میپرسد و گوش میدهد.
اقدام و عمل را ترویج میکند. در یک ارتباط کوچینگی این مراجعهکننده است که مراحل حرکت و عمل خود را مشخص میکند و این وظیفه یک کوچ نیست. - از تغییر حمایت میکند. کوچ پیگیر یادگیری فردی، رشد و تغییر مراجعهکننده است.
امروزه معنی کوچینگ یا کوچ کردن یک فرد، استعارهای از همان کالسکه است. کوچینگ کمک کردن به فرد، گروه یا سازمان برای رفتن از محل کنونی بهجایی است که دوست دارد در آنجا باشد. کوچ یک وسیله و یک همراه برای پیشبرد و رسیدن به اهداف است.
خیلی از بزرگان دنیا به داشتن کوچ تاکید کرده اند :
همیشه گفته ام ما در ایران مدیران بسیار توانمندی داریم، اما اکثر آن ها بخاطر مشغله های ذهنی و شغلی ای که دارند نمی توانند همیشه تمرکزشان را حفظ کنند ، در این مواقع است که کوچ ها می تواند با بودن در کنار مدیران بازدهی عملکرد آن ها را افزایش دهند.
کوچینگ و داشتن یک کوچ شخصی، ابزاری است که میتوانیم با استفاده از آن، شایستگی هایمان را در مسیر اهدافمان متمرکز کنیم و پلی بزنیم میان آنچه هستیم با آنچه می خواهیم باشیم.
بیل گیتس هنگام سخنرانی خود در TED Talkبخشی از زمان خود را به موضوع کوچینگ اختصاص داد. پیام مهم او که توجه بسیاری را برانگیخت، این بود که“هر فردی به یک کوچ نیاز دارد“.
مدیرعامل پیشین گوگل، اریک اشمیت میگوید، بهترین توصیهای که به او شده، این است که یک کوچ شخصی داشته باشد.
باور مشترک ما ایرانیان این است که :
هرگز به اندازه توانمندی هایمان، در زندگی کاری و شخصی، پیشرفت نداشته ایم. واقعیت آن است که در بیشتر موارد، این عقیده کاملا درست است.
به دلایلی مانند اینکه معمولا از قضاوت شدن، نصیحت شدن و راهنمایی شدن خوشمان نمی آید و نمی خواهیم فرمان زندگی مان را به دست دیگری بسپاریم، خجالت کشیدن از مشاوره،اخذتصمیمات هیجانی ناشی از جو اجتماعی و بسیاری دیگر از این موارد، کمتر پیش میاید که از ظرفیت های متفاوت یک ذهن دیگر برای استفاده حداکثری از داشته هایمان در راه موفقیت، استفاده کنیم.امیدواریم با خواندن این مقاله توانسته باشید پاسخ درستی برای سوال کوچینگ چیست ؟ بیابید و درک درستی از معنی کوچینگ پیدا کرده باشید .
چه زمانی به کوچ نیاز داریم ؟
یکی از بیش ترین سوالاتی که از من شده است این بوده که هرچند میدانیم همه افراد بهتر است یک کوچ شخصی داشته باشند (به گفته بیل گیتس)، ولی چه زمانی واقعا نیاز هست که از کوچینگ استفاده کنیم ؟
وقتی در شرایط های زیر قرار بگیریم:
- با وجود آنکه از میانگین توانمندی افراد جمعی که در آن قرار دارم، کمتر نیستم، نمی توانم به اندازه سهمم، تاثیرگذار باشم.
- با وجود دانش کافی و آگاهی از اینکه در زمینه ای که در مورد آن بحث می شود از بیشتر حاضرین تواناتر هستیم ، در هنگام صحبت اعتماد به نفس ندارم یا از صحبت پرهیز میکنم
- از زمان بندی کارهایم اکثرا عقب هستم
- موقعیت اجتماعی و یا شغلی جدیدی دارم و میخواهم مدیریت تغییر مناسبی داشته باشم
- در فکر شروع یک کسب و کار تازه و یا گشایشی برای کسب و کار فعلی خود هستم
- شروع خوبی در مسیر اهدافم دارم ولی در طی این مسیر و یا به سرانجام رساندن فعالیت هایم، توفیق لازم را ندارم
- با وجود اینکه حسن نیت دارم و از روابط با دوستانم لذت میبرم، در مدیریت روابطم ناموفق هستم
- در بیشتر موارد الگو و دلایل شکست هایم با هم مشابه است و حتی گاهی نقاط قوتم دلیل ناکامی هایم است
- در مدیریت و رهبری تیم تحت نظرم چندان موفق نیستم و میدانم که میتوانم بهتر از این عمل کنم
- به عنوان یک عضو از یک گروه کاری، عملکرد مطلوبی ندارم و میخواهم در بین اعضای گروه بدرخشم
- در مناسبات کاری و شخصی ، در عین حال که از موفقیت نسبی برخوردارم، در برخی لحظات حساس تصمیم گیری سریع، به گونه ای عمل میکنم که نباید و ……
اینها نمونه ای از شرایطی است که یک کوچ حرفه ای، میتواند شما را در مسیر بهبود عملکردتان همراهی نماید. در چنین رابطه حمایتی و مشارکتی است که میتوانیم با بازخوردهای هوشمندانه یک کوچ حرفه ای، مسیر خود را به سمت موفقیت هموار سازیم.
نگرش و قابلیت های یک کوچ کسب و کار چگونه است ؟
با توجه به فرآیند کوچینگ به نظر می رسد که کوچینگ نباید کار ساده ای باشد و نیازمند تجربه و کسب قابلیت های لازم در این زمینه است
اما شاید مهم تر از قابلیت های لازم، برخورداری از نگرش هایی خاص به مدیریت، نقش کلیدی برای کوچینگ داشته باشد، به گونه ای که بدون این نگرش ها امکان توجه به کوچینگ میسر نباشد.
ویژگی های لازم برای مربیان موفق :
- علاقه مند به رشد کارکنان و مراجعان و فهم مستمر شرایطی که در آن قرار گرفته اند، هستند.
- برخوردار از این نگرش هستند که امکان تغییر در تعداد قابل توجهی از خصوصیات و قابلیت های کارکنان وجود دارد.
- برای رشد خود و دیگران چالش آفرین هستند.
- از زمان کاری خود، بخشی را برای کمک به کارکنان با هدف شناسایی راه حل هایی برای مسائل کاری آنها اختصاص می دهند.
- موجب می شوند تا دیگران از زوایای گوناگون و جدید به مسائل نگاه کنند.
- به راهنمایی و حل مسائل کارکنان و مراجعان خود علاقه مند هستند.
- برای اینکه همگی امور را با انگیزه به جلو حرکت دهند دارای تعهد هستند.
- ویژگی های ذهنی و هیجانی خود را به خوبی شناخته و بر آن ویژگی ها مدیریت و کنترل خوبی دارند.
- توانایی همدلی و مهارت های برقراری روابط انسانی خوبی دارند.
- قابلیت خوبی در تعریف و مدل سازی مسائل دارند.
- می توانند با موفقیت تفویض اختیار کنند و آن را به نتیجه برسانند.
- به تفاوت های فردی و حقوق افراد احترام می گذارند.
کلام آخر
بنابراین در این مقاله متوجه شدیم که معنی کوچینگ چیست، کوچینگ یک فرآیند چند مرحله ای است که میان دو نفر طی می شود و هر کدام از طرفین وظایف و نقش هایی دارند. طبق گفته ی خیلی از بزرگان موفق دنیا هر شخص(مدیران و اشخاص عادی) برای رسیدن به مقصد اهداف در سریع ترین زمان ممکن به یک کوچ نیاز دارد ،برای اینکه این فرآیند با موفقیت طی شود لازم است هر کدام ازطرفین یعنی کوچ و فرد تحت کوچ نسبت به نقش ها و وظایف خود آگاه باشند و آنها را عملی کنند.
به طور کلی با نقش های یک کوچ حرفه ای آشنا شدیم اینکه یک کوچ آگاهی از دیگران و آگاهی از خود را پرورش می دهد، به صورت موشکافانه به شخص کوچ پذیر گوش می دهد تا او را به صورت کامل درک کند، عامل انتشار عقاید است، در حمایت از ایده های اجرایی و برنامه ریزی و تصمیم گیری، از فرصت ها و قابلیت ها پشتیبانی می نماید، چالش متناسب با اشتیاق و قدرت را تشویق می نماید، تغییرات در اندیشیدن را که چشم اندازهای جدیدی را پیش رو می گشاید، پرورش می دهد، برای روشن ساختن ابهام های موجود، چالش می آفریند، از ایجاد راه حل های جایگزین حمایت می نماید و بالاخره، مربی به ضوابط اخلاقی حرفه مربی گری، وفادار می ماند.
امیدواریم با خواندن این مقاله توانسته باشید پاسخ درستی برای سوال کوچینگ چیست ؟ بیابید و درک درستی از معنی کوچینگ پیدا کرده باشید . همچنین توصیه میکنیم مقاله کوچینگ پرسونال برندینگ و بیزینس کوچ چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ را نیز مطالعه کنید .
آخرین نظرات