استراتژی چیست؟
استراتژی چیست؟ استراتژی به طور کلی ابزاری است که افراد یا سازمان ها از طریق آن به اهداف خود دست پیدا می کنند. استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد و شامل تخصیص منابع است و اینکه چند تصمیم یا اقدام سازگار، درست یا پیوسته را نشان می دهد که بیانگر مسیر ما برای رسیدن به موفقیت است.
برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین کار سازمان است؛ در زمان مرگ و زندگی، مسیر بقا یا انقراض همراه سازمان است و نمی توان بررسی آن را نادیده گرفت. این را باید بخاطر داشت برای دستیابی به هدفی بزرگ به یک استراتژی هوشمندانه نیاز خواهید داشت تا بتوانید همواره در بازار و بازاریابی رقابت کنید و از رقبای خود جلوتر باشید. در طول قرنهای گذشته تعریف استراتژی دست خوش تغییراتی شده است.
تاریخچه استراتژی
کلمه استراتژی از لغت یونانیِ استراتژیا (Strategia) به معنی و مفهوم هنرِ لشگرکشی فرمانده ارتش و یا “مدیریت نظامی” گرفته شده است.
استفاده از استراتژی و یا راهبرد پا را فراتر از مفهوم اولیه خود گذاشته و اکثرا در تمامیِ عرصهها مورد استفاده قرار میگیرد. در هر زمینهای که رسیدن به یک هدف خاص در اولویت قرار داشته باشد، نقش استراتژی پررنگتر خواهد شد.
کاربرد اولیه آن به ۶ قرن پیش از میلاد مسیح برمیگردد. تا قرن ۱۸ میلادی، کاربرد این واژه تنها در زمینههای سیاسی از جمله طراحی جنگها و دفاع از سرزمینها بود و همچنین برای مدیریت دخل و خرج پادشاهان از استراتژی استفاده میشده است.
استراتژی را هر کس به نوبهی خود معرفی میکند، استراتژی یک دانشآموز برای موفقیت در مدرسه با استراتژی مدیرعامل شرکت با چندصد کارگر خیلی زیاد فرق دارد. اما به طور کلی میتوان گفت با شنیدن کلمه استراتژی (راهبرد) چند واژه در ذهن مخاطب تداعی میشود.
برنامه (Plan)
بارزترین کلمهای که پس از شنیدن واژه استراتژی در ما تداعی میشود، برنامه است، برنامهریزی رکن اصلی پیریزی استراتژی است.
ترفند (Ploy)
به این معنا که برای رسیدن به هدف، باید از رقیبان خود پیشی بگیرید. شما برای قبولی در کنکور هرچهقدر هم که عالی باشید، بایستی از رقیبان خود عبور کنید و یا برای برنده شدن در یک مسابقه باید ترفندی را اتخاذ کنید که رقیبان خود را یکی پس از دیگری شکست دهید.
الگو (Pattern)
الگو همان شکل عملیاتی شدهی استراتژی است. هرچه استراتژی منظمتر باشد، الگوی تصمیمات ما نیز قالب یکدستتری به خود میگیرد. اگر استراتژی را یک فرآیند ذهنی در نظر بگیریم، الگو شکل ملموستر آن حساب میگردد.
موقعیت (Position)
به موقعیت سازمان در بازارهای جهانی دلالت میکند و همچنین به عنوان یک رابط، مسئول برقراری توازن در مسائل درون سازمانی و برون سازمانی میباشد. با در نظر گرفتن موقعیت استراتژیکی هر سازمانی، خیلی آسانتر میتوان از رقبا پیشی گرفت و جایگاهِ مناسبی را در بازارهای جهانی کسب کرد.
چشم انداز (Perspective)
استراتژی یعنی پا را فراتر گذاشتن. شما برای درجا زدن خود به هیچ مشکلی برنخواهید خورد و به هیچ استراتژی خاصی نیاز ندارید. تنها برای پیشرفت کردن است که سراغ استراتژی میرویم. برای دسترسی به یک چشمانداز موفق باید از خود بپرسید؛ دیدگاه مشتریان نسبت به سازمان چیست؟ کارمندان چگونه با کارفرمای خود در تعامل هستند؟ چهره سازمان در بازارهای جهانی و جذب سرمایه چگونه است؟ همه این دیدگاهها میتواند منبع اطلاعاتی با ارزشی برای سازمان جهت انتخاب یک استراتژی هوشمند باشد.
اهمیت استراتژی در کسب و کار
استراتژی نیاز حیاتی هر کسب و کاری محسوب می شود. هر شرکت یا استارتاپی برای آغاز یک مسیر جدید و حرکت به سمت ناشناختهها نیازمند نقشهی راهی است که آن را استراتژی یا راهبرد مینامیم.
استراتژی کسب و کار (Business Strategy) به سه سوال پاسخ می دهد:
- هدف از ایجاد یک کسب و کار چیست؟
- هدفتان چگونه محقق خواهد شد ؟
- از چه طریقی به درآمدزایی می رسید؟
البته در برنامه بازاریابی استراتژیک یک مجموعه بیزینسی موارد دیگری هم ذکر خواهد شد، اما این عوامل ذکر شده اساس هر کسب و کاری را تشکیل می دهند و هیچ بیزینسی بدون مشخص کردن آنها نمی تواند مدت زیادی در بازار دوام بیاورد.
استراتژی بازاریابی مقوله ای بسیار مهم برای تمامی مشاغل است. استراتژی بازاریابی به کسب وکارها کمک می کند تا چطور بتوانند مشتریان جدید خود را پیدا کنند و محصولات یا خدماتشان را به آنها تبلیغ و معرفی و درنهایت به فروش بیشتر برسند.
شما می توانید از استراتژی بازاریابی به عنوان ابزاری مستقل، بخشی از یک پلن بازاریابی یا بخشی از طرح کسب و کار استفاده کنید.
در این مبحث قصد به نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی برای طرح کسب و کار یا همان Business Plan و همچنین مقایسه استراتژی بازاریابی و پلن بازاریابی متمرکز شویم.
استراتژی فروش شامل یک برنامه است که برند یا محصول یک شرکت را در موقعیت کسب مزیت رقابتی قرار میدهد. استراتژیهای موفق فروش، به تمرکز روی مشتریان هدف و ارتباط با آنها از روشهای معنادار و مرتبط کمک میکنند؛ بنابراین نمایندگان فروش باید بدانند که محصولات یا سرویسهای آنها به حل مشکلات مشتریان کمک میکند یا خیر. در صورت استفاده و بهکارگیری یک استراتژی موفق، نیروهای فروش میتوانند درزمانی مناسب، مشتریان صحیح را هدف قرار دهند.
برای برنامهریزی و ساخت یک استراتژی موثر، باید به اهداف بلندمدت فروش نگاه کنید و هم یک آنالیز کامل از چرخه فروش کسبوکار داشته باشد. همچنین باید با افراد فعال درزمینه فروش جلساتی را برگزار کنید و در مورد اهداف شغلی با آنها وارد صحبت شوید.
احتمالا اکثر شما که در بیزینس کوچی فعالیت دارید و یا کارآفرین هستید با طرح کسب و کار آشنایی دارید، شاید حتی دغدغه نوشتن آن را برای کسب و کارتان داشته اید و نهایتا برای نوشتن آن از مشاوران متخصص در این امر کمک گرفته اید.
طرح کسب و کار به منزله زیرساخت های یک کسب و کار است، وجودش سبب ثبات و دوام کسب و کار میشود و عدم وجودش هم منجر به آن می شود که در مواقع بحرانی بیزینس ها مسیر خود را گم کنند و حتی با شکست مواجه شوند.
استراتژی کسب و کار جزئی از طرح کسب و کار است که با توجه به تمام مستندات مندرج در طرح کسب و کار مشخص میکند بهترین راهبرد یا استراتژی و برنامه بازاریابی برای یک شرکت در مدت زمان مشخص چیست.
به این صورت کسب و کارها برنامه های اجرایی خود را براساس استراتژی های مارکتینگ، هدف برند، بودجه در دسترس، و هرآن چیز دیگری که ممکن است تاثیرگذار باشند مشخص میکنند.
تدوین یک استراتژی در تمامی موارد، از جمله اولویت بندی جدید برای کسب وکار، تدوین برنامههایی برای رشد، تعیین نقشهی راه یک محصول و یا برنامه ریزی برای تصمیمات سرمایه گذاری ضروری است. اگر کمی واقع بین باشید، کسب وکار شما به یک استراتژی مشخص نیازمند است. در حقیقت تدوین یک استراتژی عملی، هوشمندانه و البته ضروری است.
آخرین نظرات